loading...

فان سنتر , مدل لباس , فیلم , سریال , آهنگ , عکس , اس ام اس

عاقبت شوم قرار فیس بوکی دختر دانشجو دختر دانشجو وقتی در فیس‌بوک با پسر جوان آشنا شد، نمی‌دانست گرفتار سرنوشت شومی خواهد شد.این دختر دانشجو در دادسرای یافت‌آباد پیش‌روی بازپرس ایست

admin بازدید : 214 جمعه 06 دی 1392 نظرات (0)

عاقبت شوم قرار فیس بوکی دختر دانشجو

عاقبت شوم قرار فیس بوکی دختر دانشجو

دختر دانشجو وقتی در فیس‌بوک با پسر جوان آشنا شد، نمی‌دانست گرفتار سرنوشت شومی خواهد شد.

این دختر دانشجو در دادسرای یافت‌آباد پیش‌روی بازپرس ایستاد و گفت: مدتی پیش در فیس‌بوک خیلی اتفاقی با پسری که مدعی بود رامین نام دارد و دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه رامسر است، آشنا شدم.

چندباری از طریق چت در فیس‌بوک با هم در ارتباط بودیم تا این‌که رامین پیشنهاد داد برای آشنایی بیشتر از نزدیک یکدیگر را ببینیم.

به‌همین خاطر پس از گذشت یک ماه در فرودگاه مهرآباد با هم قرار ملاقات گذاشتیم.

هنوز دقایقی از آمدن رامین نگذشته بود که وی موبایلش را از جیبش درآورد و سرگرم شد. وقتی پرسیدم چه می‌کنی؟! در جواب شنیدم وارد فیس‌بوک شده است و من نیز می‌توانم با موبایلم به فیس‌بوک ورود کنم. خیلی تعجب کردم چرا که من نمی‌دانستم با موبایل هم می‌توانیم به فیس‌بوک دسترسی پیدا کنیم.

دختر جوان افزود: از رامین توضیح بیشتری خواستم. او گوشی‌ام را گرفت و گفت باید یک برنامه روی آن نصب کند. نزدیک ۱۰ دقیقه با موبایلم سرگرم شد، سپس آن را به من داد و گفت این برنامه روی گوشی‌ام نصب نمی‌شود.

این دختر که آشفته بود، ادامه داد: نزدیک دو ساعت با هم بودیم، از آنجا که هوا تاریک شده بود و از سویی سابقه نداشت که من دیروقت به خانه بروم از رامین خداحافظی کردم و به خانه‌مان رفتم.

همین که به خانه رسیدم زنگ موبایلم به‌صدا درآمد، وقتی گوشی را برداشتم آن‌سوی خط رامین بود، حرف‌های عجیبی می‌زد. وقتی گفت تعدادی عکس از من در اختیار دارد فهمیدم پسر مهربان یک شیاد است، خیلی شوکه شدم چرا که من هیچ عکسی به رامین نداده بودم. وقتی گفتم دروغ می‌گوید و هیچ عکسی در اختیارش نیست پی به شگردش بردم.

رامین با خونسردی گفت: زمانی که در فرودگاه کنار هم نشستیم وی به بهانه نصب برنامه فیس‌بوکی گوشی را از من گرفته و عکس‌های خصوصی‌ام را به گوشی خودش بلوتوث کرده است.خیلی عصبانی شدم و نسبت به این عمل زشت وی اعتراض کردم اما رامین با خنده گفت باید دو میلیون تومان به وی بدهم وگرنه عکس‌هایم را در دانشگاه و بین همسایه‌ها پخش خواهد کرد و آبروی چندین ساله‌ام را می‌برد.

من هم از ترس این‌که آبروریزی نشود تسلیم خواسته‌اش شدم، دو میلیون تومان را به حسابش واریز کردم و خواستم عکس‌هایم را پاک کند اما این پسر تبهکار نه تنها عکس‌هایم را پاک نکرد بلکه دوباره با من تماس گرفت و این‌بار پول بیشتری خواست تا به حسابش واریز کنم و حتی گفت عکس‌ها را در اینترنت منتشر می‌کند، به‌خاطر همین تصمیم به شکایت گرفتم حالا از رامین به خاطر اخاذی و تهدید، شکایت دارم و خواستار رسیدگی هستم.

با ادعاهای دختر دانشجو، بازپرس پرونده به تیمی از مأموران پلیس دستور داد مرد اخاذ را ردیابی و دستگیر کنند.

منبع : bahseazad.ir

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش